سامیارسامیار، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

سامیار نفس مامان

فروردین91

عزیزم امسال اولین عید نوروز تو و اولین بهار زندگی ٣ نفره ما بود با وجو تو سفره هفت سین ما یک سین دیگه هم داشت سینی که با تمام دنیا عوضش نمی کنم با نفساش نفس می کشم و با خنده هاش نیرو می گیرم و با گریه هاش اشک می ریزم . پارسال این موقع تو توی دلم بودی و با لگدهای محکمت می گفتی مامان جون بابا جون منم هستم . نفسم عیدت مبارک   بعد از سال تحویل به دیدن مامان بزرگ ها و بابا بزرگهات رفتیم و بعد از اون به دیدن مامان بزرگهای مامان رفتیم تا شب هم خونه مامانی بودیم و کلی با فریبا جون و شیرین جون و شهره جون بازی کردی و شب هم رفتیم تولد عمه صدری خلاصه تا ٦ عید مشهد بودیم البته 4عید رفتیم نیشابور نامزدی مریم دخترعمه مامان و اونجا کلی ر...
31 فروردين 1391
1